از همان ابتدای فعالیت جنبش صهیونیسم و فرقه بهاییت، روابطى میان این دو فرقه استعماری دیده میشد. بهاءالله و فرزندش عبدالبهاء هر دو از ابتدای زمزمههای تشکیل دولت اسرائیل در فلسطین، با سران جنبش صهیونیسم مکاتبه داشتند و اظهار داشتند که حق تاریخی یهود است در سرزمین آباء و اجدادی خود حکومت تشکیل دهند.
پایگاه صهیونپژوهی خیبر، اسناد تاریخی نشان میدهد بهائیت فرقهای انحرافی است که مانند سایر فرق نظیر وهابیت توسط استعمارگران و مستکبرین تأسیس شد تا وحدت امت اسلامیرا از بین برده و مسلمین را تضعیف کنند. باتوجه با اینکه پایگاه صهیونپژوهی خیبر یادداشتهای ویژهای با موضوع «جریانشناسی بهائیت و صهیونیسم» را منتشر مینماید، گفتوگوی ویژهای با «دکتر مجید صفاتاج»، نویسنده، پژوهشگر و کارشناس مسائل صهیونیسمترتیب داده است. در ادامه متن مصاحبه تقدیم میگردد:
خیبر: در ابتدا بفرمائید فرقه بهائیت چگونه و توسط چه کسانی شکل گرفت؟ آیا این فرقه، ارتباطی با استعمارگران و به خصوص صهیونیسم دارد؟
بهائیت فرقهاى به ظاهر مذهبى جدیدى است که میرزا حسینعلى نورى مازندرانى ملقب به بهاءاللّه (1892ـ1817) داعیه آن را داشت. بهاء و برادر بزرگترش یحیى (ملقب به صبح ازل) از پیروان على محمدرضا شیرازى مشهور به باب بودند.
پس از اعدام باب به سال 1850م/1229 ه.ش میان آن دو اختلاف افتاد و دولت عثمانى، صبح ازل را به قبرس، و بهاء و یارانش را به محلى موسوم به «بهجه» نزدیک عکا در فلسطین تبعید کرد. بهاء در سال 1892 در عکا از دنیا رفت و مزار او که در بهجه قرار دارد، مقدسترین زیارتگاه بهائیان شد.
یکى از پسران بزرگ او بهنام «عباس افندى» جانشین وى در رهبرى جماعت بهایى شد و «عبدالبهاء» (1921 ـ 1884) نام گرفت. او مفسر موثق تعالیم پدرش بود. از سال 1910 تا 1913، عبدالبهاء (عباس افندی) به کشورهاى زیادى سفر کرد تا آموزههای فرقه ضاله خود را منتشر سازد و بزرگترین نوادهاش، «شوقى افندى ربانى» (1957ـ1896) را جانشین و مفسر تعالیم خود گرداند.
با توجه به اینکه معمولاً فرقههای جعلی و ساختگی از یکجا آب میخورند، فرقه بهائیت ابتدا توسط حکومت تززار روس تشویق شد و سپس توسط استعمار انگلیس مورد حمایتکامل قرار گرفت. نکته قابل ملاحظه این است که حمایت انگلیس از بهائیت همزمان بود با آغاز فعالیت سازمانیافته جنبش صهیونیسم و حمایت از این جنبش و نیز شکلگیری و فعالیت فرقه وهابیت در حجاز و کشورهای عربی.
پیشنهاد مطالعه:
پرونده ویژه| ساغر کسرایی؛ فعال رسانهای ضد انقلاب و برانداز
در واقع، تشکیل فرقههای بهائیت و صهیونیسم و وهابیت، هدف استعمار انگلیس برای ایجاد اختلاف و تفرقه و تجزیه جهان اسلام بوده است. لذا انگلیس هم کمک کرد تا صهیونیسم قوام بگیرد و دولت آن در فلسطین تشکیل شود و هم کمک کرد تا فرقه ضاله بهائیت در جهان تشیع ایجاد شود و هم کمک کرد وهابیت در جهان تسنن به ویژه در سرزمین حجاز به یکهتازی بپردازد. لذا یک پیوند و ارتباط ناگسستنی میان این فرقهها وجود دارد و حتی سران آنها با هم ارتباط داشتهاند.
خیبر: در خصوص روابط یهودیت و بهائیت هم توضیح بدهید.
تا زمان انقلاب اسلامى ایران، سیصدهزار بهایى در این کشور بودند که گروهى کارکردى و واسطه را تشکیل میدادند و در تجارت، سرمایهگذارى و تشکیلات امنیتى مشارکت داشتند. شاه نیز از وجود آنان بهره میبرد. بهائیان با اسرائیل همکارى میکردند و علاوه بر دیگر فعالیتها، سازمان امنیت ایران در دست آنها بود. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامى ایران فعالیت آنان ممنوع شد.
درباره رابطه بهائیت با عقاید و گروههاى یهودى باید گفت که از نظر حلولى این دو عقیده داراى تشابه ساختارى هستند و شاید همین مسئله، رمز پذیرش مسلک بهائیت از سوى برخى یهودیان باشد. در ایران، به عنوان مهد و پایگاه اصلى این مسلک، بسیارى از یهودیان، بهاییاند که خاخامها به شدت با آنها مقابله میکنند. موضع یهودیت ارتدوکس نسبت به بهائیت هنوز هم اینگونه است.
اکنون در ایالات متحده بسیارى از یهودیان به «فراماسونرى»، آیینهاى جدید و عقاید «گنوسى» روی میآورند که البته آمار دقیقى از تعداد آنها در دست نیست. با این حال، چنین شایع است که بسیارى از پیروان بهائیت (در آمریکا) در ایالت «کالیفرنیا» به سر میبرند؛ جایى که بیشترین تعداد یهودیان را دارد.
این توطئهاى بهایى علیه یهودیت نیست بلکه آمیختگى دو عقیده است که نه تنها میتواند پاسخگوى نیازها باشد بلکه قادر به جوابگویى به پرسشها آن هم از طریق سهل و آسان است. آنچه پذیرش این آیین را براى یهودیان آسان میکند تمایلى است که در این مسلک نسبت به یهودیت و رژیم صهیونیستى وجود دارد. به نظر عباس افندى، رهایى در گرو بازگشت یهودیان به سرزمین موعودشان است و البته او عقیده داشت که موفقیت یهودیان در فلسطین دلیلى بر عظمت بهاءاللّه و عظمت نقش الهى اوست.
وى در کتاب «گفتوگوها» آورده است: «میبینی که قبایل یهودى از اقصىنقاط جهان بهسوى سرزمین مقدس میآیند و با تملک روستاها و زمینها و سکونت در آنها روز به روز بر تعداد ایشان افزوده میشود تا زمانى که تمامى زمینهاى فلسطین ازآن آنان شود.» بدینگونه او رنگ و آبى بهایى به عقیده «پروتستانیستى هزارهگرایى» داده است.
در سیام ژوئن 1968، «شوقى افندى ربانى»، رهبر فرقه ضالّه بهائیت در آن زمان، نامهاى به «بنگوریون» نخستوزیر اسرائیل نوشت و اظهار داشت که آرزوى آسایش و سلامت دولت جدید را دارد. وی به اهمیت تجمع یهودیان در «مهد عقیدهشان» اشاره نمود. در آوریل 1983 مرکز بهائیت یعنى همان «بیتالعدل» در ساختمان عظیمى در حیفا واقع در «جبلالکرم» بنا شد و 9 نفر از بهائیان به انتخاب اعضاى آن، اداره آن را بر عهده گرفتند. فرقه بهائیت قصر باشکوهى در حیفا ساخته است تا مقبره بهائیان جهان باشد.
خیبر: از توضیحات شما مشخص شد که بهائیت و صهیونیسم روابط تناتنگی با یکدیگر دارند. در صورت امکان، به مصادیقی از روابط صهیونیسم و فرقه بهائیت اشاره کنید.
از همان ابتدای فعالیت جنبش صهیونیسم و فرقه بهاییت، روابطى میان این دو فرقه استعماری دیده میشد. بهاءالله (که خودش را ابتدا باب معرفی کرد و سپس خدا دانست و قبرش در فلسطین اشغالی است) و فرزندش عبدالبهاء (عباس افندی) هر دو از ابتدای زمزمههای تشکیل دولت اسرائیل در فلسطین، با سران جنبش صهیونیسم مکاتبه داشتند و اظهار داشتند که حق تاریخی یهود است در سرزمین آباء و اجدادی خود حکومت تشکیل دهند.
صهیونیستهاپس از تشکیل دولت اسرائیل در فلسطین نیز در سراسر جهان از آنها حمایت کردند و همچنان حمایت میکنند. بعضی مصادیق روابط میان این فرقه بهائیت و جنبش صهیونیسم جهانی عبارت است از:
1ـ یهودیان بهاء را واداشتند تا خود را «یهوه صبایوت»، یا مسیحى که براى هدایت جهان آمده بخواند، و در این معنى به آیاتى که در تورات آمده و از شکوه یهودا سخن میگوید، نیز به رویاهایى که در سِفر دانیال و اَسفار عهد تحقیق آمده و به زعم آنان، به ظهور بهاءاللّه و پسرش عباس بشارت میدهد استدلال میکردند.
2ـ دعوت آشکار باب به تجمع یهودیان صهیونیست در سرزمین فلسطین: وی در این باره میگوید: «امروز روزى است که کلیم به انوار قدیم دست یافت، و زلال وصال را از این جامى که دریاها بدان پر شوند نوشید. بگو سوگند به خداى حق که طور گرد مطلع ظهور میگردد و روح آنان را که در ملکوتند ندا در میدهد: بیایید اى زادگان غرور. امروز روزى است که کرم خداى به شوق دیدار او شتاب کرد و صهیون فریاد زد که اینک وعده و آنچه در الواح خداى بلند جایگاه تواناى محبوب، اندر نوشته بود، رخ آشکار ساخت.»
عباس افندى نیز براى تکمیل دعوت پدرش، یهودیان صهیونیست را به تجمع در فلسطین فراخواند: «در روزگار این شاخه ممتاز، و در این دوره بنىاسرائیل در سرزمین مقدس گرد خواهند آمد، و امت یهود که در شرق و غرب و جنوب و شمال پراکندهاند امتى یکپارچه و مجتمع خواهد بود.»
همچنین گفت: «اینک بنگرید که طوایف یهود به سرزمین مقدس میآیند و زمینها و روستاها را صاحب میشوند و در آنها سکنى میگزینند، و به تدریج رو به ازدیاد مینهند تا سراسر فلسطین، میهن آنان شود.»
3ـ چاپلوسى عباس افندى (پسر بهاء) براى یهودیان و اعتراف به حقانیت آنها.
4ـ در سى و هفتمین کنگره افسران که تابع جامعه کشورهاى عربى است، بهائیت فرقهاى مرتبط با صهیونیست به شمار آمد و تصمیم به بایکوت و عدم معامله با آنان گرفته شد. اما بهاییان عرب این تهمتها را رد کرده و بر کنارهگیرى کامل خود از سیاست و فعالیت سیاسى و التزامشان به قوانین و تشکیلات کشورهاى عربى تأکید ورزیدند.
5 ـ در فتنه سال 1388 و فتنه 1396 در ایران، شاهد پیوند صهیونیسم جهانی با دو فرقه استعماری بهائیت و وهابیت با یکدیگر علیه جمهوری اسلامیایران بودیم.
خیبر: ممنون از توضیحات جامعی که ارائه فرمودید.
لینک کوتاه: http://khbn.ir/dBPh