فضای رسانه‌ای که در موضوع ویروس کرونا ایجاد شده می‌تواند اقتصاد ما را تحت‌تأثیر قرار داده و با چالش مواجه کند. بنده یقین دارم، عملیات‌روانی بر روی شیوع ویروس کرونا در ایران، بخشی از پازل جنگ اقتصادی علیه نظام و مردم کشورمان است. در واقع این هجمه‌های رسانه‌ای با هدف تحت‌فشار قراردادن اقتصاد کشورمان درحال پیگیری هستند.
پایگاه صهیون‌پژوهی خیبر، همزمان با ورود ویروس کرونا به ایران و مبتلاشدن تعدادی از هموطنانمان به این ویروس، رسانه‌های صهیونیستی در تلاش هستند تا شرایط داخلی کشور را بحرانی نشان دهند. پایگاه صهیون‌پژوهی خیبر به جهت تحلیل هجمه‌های رسانه‌ای علیه جمهوری اسلامی‌ایران با توجه به جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران، گفت‌وگوی ویژه‌ای با « اکبر ابدالی»، کارشناس مسائل اقتصادی ترتیب داده است.
خیبر: آیا می‌توان این حجم از عملیات‌روانی پیرامون شیوع کرونا ویروس در ایران را یک جنگ اقتصادی توسط مافیای اقتصاد صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی‌ایران دانست؟
برخی معتقدند کرونا ویروس، توسط آمریکا و صهیونیست‌ها ساخته شده و شواهدی نیز وجود دارد و فیلم‌های سینمایی و آثار نوشتاری در سال‌های گذشته ساخته شده و به چنین مسئله‌ای اشاره کرده‌اند؛ من نمی‌خواهم به این بحث ورود کنم. اما قصد دارم توجه‌ها را به سمت این پرسش‌ها جلب کنم: «در چه زمانی کرونا ویروس مطرح شده؟ و در چه زمانی این هجمه عجیب رسانه‌ای، پشت این قضیه قرار گرفته است؟ چه اتفاقی در عالم، در غرب آسیا و به خصوص در جمهوری اسلامی‌رخ داده که لازم بود این فضای رسانه‌ای بیاید و آن‌ها را تحت‌تأثیر خودش قرار دهد.» در پاسخ به این سؤالات چند نکته را عرض می‌کنم:
یک: پیروزی‌های محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی‌در عراق و سوریه، باعث از بین رفتن داعش و نقش بر آب شدن نقشه‌های آمریکا شد.
دو: بعد از شهادت سردار سلیمانی، تشییع چند ده میلیونی در ایران اتفاق افتاد و همبستگی ملی میان آحاد مردم ایجاد شد و ضمناً حس تنفر بسیاری نسبت به آمریکا میان ملت ایران به وجود آمد.
سه: با حمله سخت جمهوری اسلامی‌به پایگاه آمریکایی عین‌الاسد، هیمنه آمریکا فرو ریخت و گروه‌های مقاومت در سراسر عالم جرأت پیدا کردند که آن‌ها هم به آمریکا حمله کنند؛ البته ماهم منتظریم که ان‌شاءالله این اتفاق رخ دهد.
چهار: بحث انتقام سختی که توسط ایران و گروه‌های مقاومت مطرح شد و بر این اساس قرار شد از آمریکا انتقام سختی گرفته شود. همچنین بحث خروج آمریکا از منطقه امروز به یکی از درخواست‌های مردم منطقه تبدیل شده است.
پنج: نفوذ انقلاب اسلامی‌در منطقه و فرا منطقه مسئله دیگری است که آمریکا موفق نشد جلوی آن را بگیرد.
شش: در بحث جنگ اقتصادی که آمریکا عله کشور ما شروع کرده و تحلیل‌گران و اندیکشده‌های آمریکایی به شکست تحریم‌های همه‌جانبه اذعان می‌کنند. بنده به عنوان کارشناسی که روزانه با مسائل مربوط به اقتصاد، صنعت و تجارت در ارتباط هستم، می‌گویم که تحریم‌ها در سال جاری تبدیل به یک فرصت استثنایی برای کشور شده است، و بخش صنعت ما درحال جداشدن از صنعت واردات است. اقتصاد کشور نیز رفته‌رفته درحال جداشدن از فروش نفت خام است، اگرچه سرعت کمی‌پایین است. لذا تحریم‌ها در عمل شکست خوردند و موفق نشدند انقلاب اسلامی‌و جمهوری اسلامی‌را به زانو در بیاورند.
کنارهم قرار دادن این موارد نشان می‌دهد بهترین زمان برای مطرح شدن کرونا ویروس زمان فعلی است. شکست‌های پی‌درپی آمریکا در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی‌در منطقه ایجاب می‌کرد تا موضوعی طرح شود تا این شکست‌ها را تحت‌تأثیر قرار دهد.
جنگ اقتصادی
متأسفانه رسانه‌های غربی و صهیونیستی هم‌اکنون تمرکز زیادی بر روی کرونا ویروس در ایران دارند. البته رسانه‌های داخلی نیز حجم زیادی از اخبار را به فضای جامعه پمپاژ کردند و مردم از ویروس کرونا شدیداً احساس‌خطر کردند.
حجم زیادی از اخبار نگران‌کننده که فضای جامعه را تحت‌تأثیر قرار داده، باعث شده کشورهای همسایه نیز محدودیت‌هایی را در مسائل صادرات و واردات برای ما ایجاد کنند. بعد از جنگ اقتصادی و تحریم‌هایی که علیه ما ایجاد شد، صادرات ما به کشورهای همسایه به شکل چشم‌گیری افزایش پیدا کرد. برای مثال، صادرات کشورمان به عراق از 6 میلیارد دلار به 9 میلیارد دلار در سال گذشته افزایش پیدا کرد. اگر خللی در این صادرات رخ دهد حتماً با چالش مواجه می‌شویم.
نکته دیگر اینکه، هم‌اکنون نزدیک به عید نوروز هستیم و بسیاری از کسب و کارها هر ساله منتظر ماه‌های اسفند و فروردین هستند؛ اما متأسفانه بسیاری از کسب و کارها امسال دچار مشکل شده‌اند. این‌ها همه جزو مشکلاتی هستند که احتمالاً در یک یا دو ماه گذشته با آن‌ها مواجه خواهیم شد و احتمالاً فشار اقتصادی به کشور وارد می‌شود.
بنابراین فضای رسانه‌ای که در موضوع ویروس کرونا ایجاد شده می‌تواند اقتصاد ما را تحت‌تأثیر قرار داده و با چالش مواجه کند. بنده یقین دارم، عملیات‌روانی بر روی شیوع ویروس کرونا در ایران، بخشی از پازل جنگ اقتصادی علیه نظام و مردم کشورمان است. در واقع این هجمه‌های رسانه‌ای با هدف تحت‌فشار قراردادن اقتصاد کشورمان درحال پیگیری هستند.
شوک درمانی
نکته بسیار کلیدی و مهمی‌که می‌خواهم به آن اشاره کنم، این است که آمریکایی‌ها یک تاکتیکی دارند و بارها در کشورهای مختلف آن را به کار گرفته‌اند، و آن هم «دکترین شوک» یا «شوک درمانی»است. یکی از نویسنده‌های آمریکایی نیز در قالب یک کتاب به این مسئله پرداخته است.
منطق دکترین شوک این است که وقتی کشور یا رژیمی‌قصد دارد روی کشور دیگری عملیات انجام دهد و طرحی را روی آن اجرا کند، بایستی یک شوک و فاجعه بزرگی را در کشور هدف رقم بزند. مثلاً کشور یا رژیم متخاصم باید کودتا یا ترور بزرگی انجام دهد، یا اقتصاد کشور هدف را با چالش بسیار بزرگی مواجه کند و به تعیبر من بایستی یک بیماری همگانی و وحشت‌عمومی‌ایجاد کند.
در این صورت جامعه هدف به حالتی می‌رسد که مواضع سرسخت گذشت را ندارد و از سیاست‌های خودش عقب‌نشینی می‌کند، و به تعبیری آماده تسلیم و سازش می‌شود. در این زمان، بهترین فرصت برای ورود آمریکا و اعمال طرح و هدف موردنظرش فرا می‌رسد.
تحلیل بنده این است که ویروس کرونا، علاوه بر جنگ اقتصادی که به آن اشاره کردم، مقدمه‌ای برای یک اتفاق بزرگ‌تر است که در آینده مشخص خواهد شد. آیا آمریکایی‌ها قصد دارند با این فشارهای روانی، رسانه‌ای و اقتصادی ما را به میز مذاکره بازگرداند؟ آیا قرار است اتفاقی در منطقه غرب آسیا رخ دهد؟ گذر زمان پرده از اتفاقات پیش‌رو خواهد برداشت.
اما مسئولین ما وظیفه دارند به شدت مراقب اوضاع باشند و شرایط را رصد کنند تا آمریکا نتواند ضمن سرگرم‌کردن ما به کرونا ویروس، نقشه دیگری را برای ما و منطقه طراحی و اجرا کند.
خیبر: تحلیل شما نسبت به رابطه عملیات‌روانی پیرامون کرونا ویروس با جنگ اقتصادی چین و شبکه مافیایی اقتصاد صهیونیستی در آمریکا چیست؟
آمریکایی‌ها و به طور کلی صهیونیست‌ها وقتی می‌خواهند طرحی را در جهان اجرایی کنند، این طرح را چندلایه‌ای اجرا می‌کنند. هرچند که بسیاری از طرح‌ها و برنامه‌هایی که بر علیه انقلاب اسلامی‌داشتند به لطف خدا، رهبری مدبرانه رهبر معظم انقلاب و هوشیاری مردم ایران با شکست مواجه شد و طرح‌های دشمنان نتوانست حریف انقلاب اسلامی‌بشود.
بنابراین نمی‌توانیم بگوییم کرونا ویروس و عملیات‌روانی پیرامون این ویروس مختص به کشور چین یا جمهوری اسلامی‌است. اما باید توجه داشته باشیم که یقیناً جبهه اصلی مقابل آمریکا، جبهه انقلاب اسلامی‌است.
البته ممکن است آمریکایی‌ها از عملیات‌روانی پیرامون ویروس کرونا، چندلایه‌ای و چند بُعدی استفاده کنند. هم‌اکنون رقابت و جنگ تجاری میان ایالات متحده آمریکا و چین برقرار است و عملیات رسانه‌ای سنگین درخصوص ویروس کرونا، صدماتی را به اقتصاد چین وارد کرده است.
اصلاً بعید نیست در آینده‌ی نزدیک چین برای خروج از این فضای سنگین رسانه‌ای، یک امتیاز اقتصادی به آمریکا هدیه کند. اگرچه کرونا ویروس در چین شیوع پیدا کرد و به تمام دنیا منتقل شد، اما به نظر من یکی از اهداف اصلی آمریکایی‌ها تضعیف و تخریب اقتصاد جمهوری اسلامی‌است.
نکته دیگر اینکه، بزرگ‌ترین نقطه‌ضعف چین در مقابل آمریکا، وابستگی اقتصاد چین به ایالات متحدهاست. دلیل اینکه شعار کشور ما اقتصاد مقاومتی و عدم وابستگی به کشورها و به خصوص وابستگی به کشورهای غربی و به ویژه آمریکا، انگلیس و فرانسه تعیین شده، این است که اقتصاد ما به این کشورها وابسته نشود تا دشمنان نتوانند از این طریق به نظام و مردم ایران فشار وارد کنند.
وقتی اقتصاد چین وابسته به صادرات به آمریکاست و ارتباطات تنگاتنگ و درهم تنیده‌ای با اقتصاد ایالات متحده دارد، پس آمریکا می‌تواند چین را به کمک یک ویروس و عملیات‌روانی بسیار گسترده مورد هجمه قرار بدهد و این کشور را با آسیب جدی مواجه کند.
خیبر: ممنون از توضیحات جامع و کاملی که ارائه فرمودید.